من نمی دونم این مردها کی یاد می گیرن که اینقدر از طرف خانمها اظهار نظر نکنن…… هر چقدر دلت می خواد نظر خودت رو نسبت به ما زنها بگو…. با تمام احترامی که برای جنبش فمینیستی ایران قائلم متاسفانه می بینم که اغلب مواقع این جنبش عملا تبدیل به مردستیزی می شه. به نظرم آنهایی به سراغ خشونت در سکس میروند که معنی واقعی لذت بردن از بودن با دیگران را از یاد برده اند. دراصل هم علت خلق این نوشته شنیدن خبری مبنی بر تجاوز سیزده نوجوان به یک دختر بود و خاموش کردن سیگار برروی بدن ان دختر…اما وقتی ما این روزها شاهد خشونت و بی اخلاقی در همه ابعاد در جامعه هستیم از دعواهای خیابانی تا بگومگوهای و بداخلاقی های بین مسوولان مملکتی پس فکر کردم باید بسیار فراتر از بررسی یک نوع از خشونت به ان نگاه کرد. مثلا من به هیچ وجه نمی پذیرم زنی که متاهل هست، بخش زیادی از زندگیش رو پای چت کردن با مرد یا مردهایی غیر از شوهرش بگذرونه و اسم این کار رو هم خیانت نگذاره. اینکه ابزاری مثل عرف یا قانون یا دین برای کنترل این خشم سرکش در هریک از ماهست بسیار خوب است اما در مملکتی که دین و عرف و قانون دارد روز بروز جایگاه خود را از دست میدهد ایا نباید هرروز شاهد خشونت های افسار گسیخته تر باشیم ؟ چهارم میشد از این نوشته برای وجود خشونت جنسی در جامعه نتیجه گیری کرد و برایش تاسف خورد. ویدا جان امیدوارم فحش و توهین تلقی نشه. نمی دونم تا به حال دچار این تردید فلسفی در خصوص مفهوم خیر و شر شدی یا نه. همه ما دوستداریم کمی خشونت رو تجربه کنیم. پس می بینی من بدبین نیستم، بد دل هم نیستم. راستش یک جاهایی دلم میخواست کلید off را بزنم و تمامش کنم اما یک حس مرا به لذت بیشتر و کسب خشونت دیوانه وارتر ترغیب میکرد سوم به اتفاق ان شب خیلی فکر کردم. برای همین وقتی بچه های کوچیک ناخواسته سکس والدین رو میبینن فکر میکنن اونها داران هم دیگرو اذیت میکنن و اثر روحی بدی میزاره روشون. آموزش دادند که کور شو تا نبینی و این یعنی ثواب. وقتی پیش درامد خشونت که همانا دروغ ، تهمت و ناسزا و بدگویی است ، در همه ابعاد از سایت های اینترنتی تا روزنامه ها و رسانه ها و حتی صحبت های معمولی بین ادمها اینچنین رایج و مرسوم شده ایا نباید از روزهای اینده ترسید ؟ خشونت در همه ما به یک اندازه وجود دارد اما مشکل اینجاست در کشورما ابزار کنترلی ان روز بروز دارد قدرت خود را از دست میدهد …. یا اینکه اون خوی فرشته گونه رو تقویت کنند و از اون لذت ببرند! به جای شنیدن حرف و نظر دیگران…. و فکر می کنی مرد رو ابزار فروکش کردن احتیاجات خودشون می دونن…. چون واقعا مهم اینکه چطور با گفتگو درست هم در کنار دوست دختر یا دوست پسرمون به عنوان یک شریک غم و غصه و شادیهاش باشیم و هم به حریم شخصیش احترام بذاریم…. یادم نمی رود …مدت ها بعد از فاجعه اسید پاشی به صورتش توسط خواستگار سابق، همچنان با انرژی و انگیزه، اطمینان می داد می تواند ازدواجی داشته باشد که همه دخترهای سالم حسرتش را بخورند. اساسا انسان زمانی به دروغ و نفاق رو میاره که ضعفی حس کنه. کار دوست دختر من به سکس با کسی کشید که به قول خودش تنها جذابیتش براش مدل موهاش بود. و در نتیجه مشکل بین خارج نشینها و داخل نشینها پیش می یاد…. یه دختر کم سن و سال هم چند وقته داره با من زندگی میکنه پایه همه جوره عشق و حال هستیم. و ارزش دیگه ای به مرد قائل نیستن…. دختری که تا این حد فضای آزاد داشت تا لحظه آخر اصرار داشت بگه حتی از هم لب هم نگرفتند. لینکهایی ساقی عزیز گذاشتند نشون می ده که این گرایش به تابعیت و در ادامه، لذت از خشونت مثل یک شیطان مقیم همواره همراه ماست و به قول بریجیتا ما اهرمهایی رو برای کنترلش در اختیار داریم. همه یا می تونن تو این لجنزار غوطه ور بشن و مثه شما لذت ببرند! هنوزم نمی دانم چرا دلم چنین چیزی را خواست … مرد هاج واج نگاهم میکرد و نمی دانست شوخی می کنم یا جدی ام …برای اینکه بفهمانم ، تنها چیزی که به عقلم رسید این بود که توی گوشش بزنم و فحش بدهم …فحش های سخیفی که نمی دانستم از کجا یاد گرفته بودم … و این کلید انفجار باروت مرد بود دلم میخواست زجر بکشم …باتمام وجود. و گقت تو هم بهتره در مقابلش گارد نگیری و روابط رو به سمت دوستانه هدایت کنی…. تعریف شما از مشکل خاص چیه؟ یا تحت خشونت بودن رو چه چیزایی میدونین؟ شما اگه مشکل خاصی نداشتین و تحت خشونت هم نبودین چرا پا شدین این همه راه مهاجرت کردین؟ من وقتی از خودم میپرسم چرا در کشورهایی که آزادی جنسی و روسپی خانه هست، باز هم مردهایی هستن که بجای دفع شهوت در اونجا، دست به تجاوز میزنن؟ جوابم به خودم اینه، کسی که در اون شرایط براش امکان دفع شهوت فراهمه و اون از هزینه ی مالی اونجا هم بر میاد اما اونجا نمیره و تجاوز میکنه، احتمالا شهوت لایه بیرونی انگیزه ی اونه و خشونت انگیزه ی درونی، خشونتی که میتونه ریشه در خشم های فروخورده و حقارت های متحمل شده باشه. و سرم رو گذاشتم رو شونه دوست پسرم و گریه کردم…. کمی بعد علاوه بر گزارشگری و گویندگی به اجرای یک برنامه تلوزیونی موفق پرداخت. من در سکس بسیار آروم هستم ولی گاهی شریک جنسیم مرا مجاب به خشونت میکند. مثلاً وادارش میکرد هفته ای یک کتاب بخواند و مطلبی در مورد آن بنویسد. نیچه میگه: سراغ زنها میروی؟تازیانه ات را فراموش نکن! من اوایل کارم… باید یک پروژه رو تحویل یک شرکت دیگه می دادم…. زندان بانها چطور تونستند رفتارشون رو برای خودشون توجیح کنند؟ آیا قبل از انجام آزمایش متوجه همچون رفتاری در وجودشون شده بودند. موهایم را دور دستش می پیچید و توی صورتم میزد و التش را دردهانم می گذاشت و سرم را محکم فشار میداد تا احساس خفگی کنم و کبود شوم …. بلکه تو همه زمینه ها… همه یک پا کارشناس شدیم که حرف دل هم دیگر رو خیلی خوب می دونیم…. حتی این که باهاش سکس کرده بود برام مهم نبود. در آن دروان ، مردان خشن قوی تر بوده و بهتر مثلا شکار می کرده اند و غذا تهیه می کرده اند ، لذا جنس زن به مردانی که قدرتمند بوده اند، ناخودآگاه متمایل است. من نمی گم چرا نویسنده های نسوان سکس می خوان. در کل به نظر من قضیه اصلان پیچیده نیست. جوانی که به 22 کودک تجاوز کرده و کشت. ولی با توجه به جمله شما فکر می کنم تعریف شما از پاسخ دندان شکن فرق داره…. چه چیز رو دوست داریم چه چیز رو نه…. تازه وقتی مرد لب به اعتراض باز کنه متهم بشه به مردسالاری. من نمی دونم کجا زندگی می کنی، اما اطمینان دارم بارها و بارها دختران زیبایی رو دست در دست پسران سیاه پوست و بدترکیب دیدی. شخص سوم هم میشم برا زن و شوهرایی ک دوسدارن رابطه فانتزی داشته باشن. موقعيتي براي ديد زدن من استفاده ميكرد منم زياد بهش سخت نميگرفتم يه بار از توي كمدش يه فيلم سكسي پيدا كردم كره خر عجب فيلمي داشت حسابي خوشم اومده بود از فيلمه يه بار مسافرت رفتيم چون همه تو يه اتاق خوابيده بوديم ياسر كنار من بود وسط شب داشت با كونم بازي مي كرد كه از خواب بيدار شدم ولي نفهميد تا اينكه ديدم دامنم رو زد بالا و كيرش رو گذاشت لاي كونم و سکس لزبین ایرانی. با فاصله یک میز از این دو دختری هست که داره به زن اون مرد خیانت می کنه و با شیطان صفتی سعی در فریب همه ماها داره. ممنون از اینکه ما زنها رو بهتر از خودمون می شناسید :D…. تصور کنید برای اولین بار در نه سالگی مورد تجـاوز قرار گیرید و بالاخره تجاوزهای مکرر این و آن، که یکی از آنها دوست مادرتان باشد شما را در چهارده سالگی حامله کند. ولی من اون رو فقط و فقط به چشم یک دوست می بینم… همین! یک لحظه از خودتون بپرسید اگه جای اون بودید آیا هیولای درونتون فوران نمی کرد؟ پی نوشت: بحث من در اینجا اصلا بعد حقوقی و اجتماعی قضیه نیست. از خشونت عریان و کور پرتغال کوکی که در نیمه دوم فیلم به خشونت سازمان یافته انسانهای متمدن علیه یک دیوانه تبدیل می شه، تا قتل عزیزترین ها در شاینینگ و غلاف تمام فلزی که فکر نمی کنم کسی ندیده باشه. اینکه چرا چنین چیزی را خواستم مهم نیست. با حرفهایی هم که می زنید فکر می کنم شناخت کاملی از فضای داخل کشور ندارید. من قبلاً فکر میکردم که همه افراد بیگناه شناخته میشوند تا زمانی که در یک دادگاه گناهکار بودنشان ثابت نشه. راستش مشاور من میگه این یه بیماری نیست و عادیه و چهل درصد ملت دارن…. اون هم در جواب من گفت: تا وقتیکه تو نخواهی باهاش لاس بزنی. اگه خواستی در مورد ریشه هاش صحبت کنیم، ولی حدسم اینه که سعی کنی بدون اینکه به این حرفها فکر کنی فقط یک جواب دندان شکن بدی. اگر امروز که هیچ جوانمردی نتوانست این ازدواج را به او هدیه کند، با نامردی که به خودش اجازه داد آینده دختر جوانی را یکسره به تباهی بکشد، برخورد قاطعی نشود، این ماجراها ادامه خواهند داشت. وقتی صحبت از احساساتی در این حد و اندازه میشود یعنی از کف دادن عقل و اراده و اختیار و اینجاست که خطر ناک است. شامپوها اماده Hot Teen Lesbians Girls doing hot stuff مهدی هستم سی ساله از تهران تو کرج تهران و ورامین مکان دارم مبله و دربست ک مال خودمه درست کردم واسه عشق و حالم فقط. سلام اين يك داستان نيس بلكه يه خاطره از بهترين خاطره هاي زندگيم هس اسمم سارا ٢١ سالمه و هيكل خوش فرمي دارم و وزنم هم ٦٠ كيلوه و سايز سينم هم ٧٣ من عاشق آرمان بودم طوري كه واسش ميمردم و حاضر بودم هر كاري واسش كنم ارمان حدود ١ سال پيش بود كه خيلي اصرار ميكرد كه برم خونه مجرديش ولي هميشه يه ترسي داستم و نميرفتم نميدونم چرا ولي ميترسيدم در ضمن تا اون شب هيچ سكسي ندااشتم با هيچكس خوب شب تولدش رسيد و بهم زنگ زد و گفت كه كيك و وسايل گرفتم و بايد امشب بياي پيشم با كلي اصرار قبول كردم و با آژانس رفتم پيشش ديدم كيك و وسايل خريده خلاصه تولدشو جشن گرفتيم تا اينكه ساعت ١١ شد از ساعت ٧ پيشش بودم گفتم بايد برم و كادومو كه يك ساعت شيك بود دادم ولي اون اجازه نداد برم و من هم مامانم و بابام رفته بود گرگان پيش داداشم خلاصه اصرار كرد و منم قبول كردم اينم بگم كه خيلي پولدار بودن و خونه شيكي داشتن و حمومشونم بزرگ بود و وان داشتند رو مبل بوديم كه تلويزيونو روشن كرد و يك فيلم پورن خيلي عالي گذاشت و نگاه ميكرديم كه يهو دستاشو كم كم ماليد به سینه هام و فشار ميداد من قرمز شده بودم و اون داشت حال ميكرد خدايشش منم حال ميكردم اون قبلا گفته بود كه سكس خيلي خشن دوس داره اونم خيلي خيلي منم خشن دوس دارم ولب نه در اون حدي كه اون شب انجام داد باهام خلاصه منو ميلوسيدو ميليسيد و ميرم سره اصل مطلب زيپه شلوارشو كشيد پايينو كيرشو كه حدود ٢٣ سانت اينا ميشد كه خيلي هم خوشگل بود كرد تو دهنم و گفت ساك بزن منم تند تند ساك ميزدم و اونم اوج لذتش بود اون گفت كستو ميخوام منم گفتم نميشه چون من تا حالا نداده بودم و پرده داشتم ولي جه جوري شد كه دادم الانم نميدونم خلاصه لليس ميزد كسمو و منم كه اوج لذتم بود كاندومو درو ورد خار دار بود خلاصه روغن زد به كسم تا داد داخل اشكم در اومد ديدم بله پاره شده و چقدم خون اومد رفتم تو وان و شستم خودمو و اومدم بيرونو شروع كرد منو برد رو تختش كه ٢ نفره بود و خوابوند رو تخت و تا تخماش ديگه داده بود داخل ديگه تند تند تلمبه ميزد و در همين حال گفت تاخيري زده كه تو دلم گفتم واي چه غلطي كردم درد داشتم ولي كم كم عادي شد و اونم تند تر كرد و ديگه كلي عرق كرده بود همه لباسش خيس بود لباساشو دو اوردم و رسيدم به جورابش كه گفت در نيار خوابيد رو تخت و گفت بشين رو كيرم نشستم و تند تند تلمبه ميزد كه يهو پاشو اورد جلوم كه گفتم چيكار ميكني گفت من خشن ميخوام و گفت جورابامو بايد ليس بزني گفتم نه و گفت تو امشب ماله مني جوراباشو اورد جلو چسبوند به دهنم و منم ديگه داشتم ليس ميزدم واسش جوراباش سفيد بود و خيلي هم كثيف نبود ولي بو ميداد ديگه ليس ميزدم و لذت ميبردم جوراباشو در اوردمو لاي انگشتاشو با انگشتاشو هم ليس زدم و كاندومو ديگه در اورد و بدون كاندوم به جونه كونم افتاد حالت داگي تند تلمبه ميزد و اه اه خودشم در اومد و منم كه ديگه نا نداشتم و يه دفعه ارضا شدم و اون هنوز ارضا نشده بود و گفت گفتم كه تاخيري زدم هميشه عاشق زير گردن و گوشاش بودم واسه همين بوس ميكردم گوشاشو و زير گردنشو سينه هامو ميخود در حالي كه تند تند داشت كسمو ميكرد منم كه حال ميكردم ديگه دردم شديد شد و جيغ ميزدم و يه دفه جوراباشو كه در اورده بودم به دهنم بست كه جيغ نزدم داشتم خفه ميشدم چون كفشاشم فوتبالي بود بو ميداد جوراباش بلندم كرد و وايساد و پاهامو رو شونه هاش گذاشت و تو كسم ميكرد تند تند و ازم لب ميگرفت خسته شده بودم خيلي ولي هنوز ارضا نشده بود در اوردو دوباره واسش ساك زدم ٥ دقيقه اينا و دوبارم كرد اين دفه تو كونم كه جيغم در اومد گفت ساكت اخرشه ديگه ٥ دقيقه هم كونمو كردو گفت داره ابم مياد و در اوردو ابشو ريخت همرو تو صورت و دهنم گفت بخور خوردمو واسش ساك زدم و رفتيم دو تامون تو وان و باهام ور رفتيم و منم از كفه پا تا نوكه سرشو بوس ميكردم و اونم حال ميكرد اينم از خاطرهه عاليه من باز هم از سكس هامون مينويسم خواهشا فحاشي نكنين و به نوشته همديگه احترام بزاريد نوشته. واقعاً چه می شه که به انسان های با ذات خوب ابزار قدرت بدون کنترل داده می شه؟ آیا واقعاً همین آزمایش نشون نمی ده که حکومت های توتالیتر چطور هر روز به ظلمشون ادامه می دند و آدم های بی دفاع هم راهی غیر از تسلیم شدن ندارند؟ در آخرفکر کنید وقتی که آزمایش رو قطع کردند و به زندانبان ها هدف از انجام آزمایش رو شرح دادند. موقع سکس کردن معلومه چقدر حال میکنه با هر دفعه که کیر سیاه و خوردنی پسره میره تو سوراخ کوس داغ شدش سکس خارجی، خوش بحالش که داره به یه همچین چیزی سکس میکنه و اینجوری نهایت حال کردن از سکس رو میبره. آخر سر ازش پرسیدم… یعنی تو ناراحت نمی شی که یکی می خواد با دوست دخترت لاس بزنه؟! البته زندگی خودته و باید لذتش رو ببری. یک زمانی گذشت و این در بغل گرفتن ، شد ، شروع یک هم اغوشی …. ولی در آخر با بستن یک اتهام آبکی تجاوز توانستند که جولیان آسانژ را به میزان زیادی ساکت کنند. تصور کنید مادرتان — همان مادر نوجوان که اکنون جوان شده است — بخواهد شما را به کانون اصلاح و تربیت بسپارد تا از شرتان خلاص شود، اما استثنائاً شانس بیاورید که ظرفیت کانون تکمیل باشد. نوشته ها و تجربه های شخصی من نباید مستمسکی شود که زنان از خشونت در رابطه لذت می برند. گزاره هایی که توی ذهن ما رفته عمیق تر از اونی هست که بتونیم تو این سن و سال اصلاحشون کنیم. و درست در بین این دو نفر دختری نشسته که تمام وجودش ادعای نجابت هست و متاسفانه در پنهان کاری این دو شیاد داره باهاشون همکاری می کنه بدون اینکه حس کنه از اون اصولی که مدام ازشون دم می زنه داره عدول می کنه. اما با این پول ماشین نمی خرم بلکه سرمایه گذاریش می کنم. ولی مثل اینکه امروزه روز با بستن یک اتهام آبکی تجاوز بدون وجود هیچگونه مدرک قاطعی چنان مرد بیچاره آچمز میشه که باید با زندگی و حرفه آش برای همیشه خداحافظی بکنه ،حالا میخواد گناهکار باشه و یا نه ولی بهرحال فاتحه اش خوانده است. برای خشونت و احساساتی که عموما در سکس میتونن آزار دهنده باشن، قرار دادن یک » کلمه ی امنیت » کلمه ای که با گفتنش بازی احساسی تموم میشه توصیه میشه. آنال سکس مثل دفع مدفوع است یعنی فرد هنگامی سکس خارجی مکانیسم لذت آنال سکس مثل دفع مدفوع است یعنی فرد هنگامی که در انتهای روده بزرگ خود یا رکتوم مدفوع دارد دچار احساس تنش می شود و زمانی که این مدفوع دفع شد این احساس تنش از بین رفته و ارامش حاکم می شود سکس خارجی. خواهشن به مفهوم بین خطوط توجه کن، اون دختر انقدر فضای آزادی رو در رابطه با من احساس کرده که تونسته بهم بگم کسی رو دوست داره و حتی در این حد جزئیات بگه که خاطرخواه چیه طرف شده. بله اون کسی نیست به جزء رئیس خزانه داری آمریکا. ولی این به این معنا نیست که مردها هم در این شرایط مشکل داشتن جامعه زنان می تونن از خطوط قرمز رد بشن و وارد حریم زنان بشن و اینبار مدل مردسالاری عوض بشه… یکزمانی بردگی آشکار بود… تبدیل بشه به بردگی فکری…. بنابراین فکر می کنم اول باید تعریف شما از دندان شکن بودن رو بشنوم و بعد بتونم بگم که پاسخهای من دندان شکن هستش یا نه…. من مدافع خشونت نیستم اما به هر حال چیزیه که بطور مستمر داریم تجربش می کنیم ؛ اتفاقا خشونت نه به اون شکل مثل تجاوز و یا حرکات جنسی بلکه اونجایی که سازمان یافته می شه و تبدیل به تئوری رسمی اونجا خطرناکه و گرنه این اتفاقات تو هر جامعه ای ممکنه بیوفته. من زياد اهل سكس و گي نيستم اما اون روز خيلي حشري بودم كونم خيلي خارش داشت هميشه يك پسر بيست وسه ساله بود هر وقت هوس سكس داشتم به اون ميگفتم ميومد و منو ميكرد يادم رفت بگم من سي سالمه اون پسره هم اسمش سجاد بود سجاد كيرش خيلي كلفت بود اوايل فقط منو لا پايي ميكرد بعد كم كم با ليسيدن و با انگشت منو گشاد كرد اون روز خيلي هوس كون دادن داشتم به همين خاطر دلم ميخواست بيشتر از سجاد كون بدم اون ايام ياهو مسنجر اتاق سكسش باز بود و ميشد با بقيه ارتباط گرفت منم لب تاپ رو روشن كردم و كونم رو با وب كم در معرض ديد گذاشتم سيل درخواستها اومد منم با دقت انتخاب كردم دلم ميخواست به چند نفر با هم كون بدم اما ميترسيدم به همين خاطر با دو نفر به صورت جداگانه قرار گذاشتم دقت كردم كيراشون به ترتيب كلفت بشه يعني نفر اول كيرش خيلي كلفت نباشه تا بيشتر لذت ببرم خيلي هيجان داشتم رفتم حموم و خودم رو كاملا تميز كردم نفر اول اومد يك جوون سي و چند ساله چهار شونه خيلي خوشم اومد اما همونطور كه گفتم كيرش زياد كلفت نبود من خيلي خجالتي هستم به همين خاطر زياد حرف سكسي نميزنم وقتي اومد راهنماييش كردم توي حال پذيرايي و براي اينكه زود شروع كنه گفتم زود باشيم تا كسي نيومده اونم بي مقدمه لخت شد منم لخت مادرزاد كرد يكم منو مالوند و سينه هام رو خورد بعد براش ساك زدم و اونم منو انگشت ميكرد بعد منو خوابوند و كيرش رو كرد توي کونم و توي همون حالت كير منو هم ميمالوند من كيرمو اسپري بي حس كننده زدم چون ميدونستم ابم بياد ديگه سكس نميخوام اونقدر تلمبه زد تا ابش اومد و اونو روي كونم ريخت و رفت من خيلي حال كردم رفتم خودمو شستم و يك ساعت صبر كردم و با نفر دوم كه اون سي سال داشت قرار گذاشتم اونم تا اومد بي مقدمه منو خوابوند و حسابي كونم رو خورد و ليس زد بعد منو مجبور كرد ساك بزنم البته من خودم هم دوست داشتم بزنم اما اون كلا دوست داشت خشن باشه منم بدم نميومد بعد گذاشت در كونم و فشار داد دردم اومد گفتم اروم اونم گفت خفه كوني و چند تا محكم زد در كونم حسابي سرخ شد بعد در حالتهاي مختلف منو گاييد منم چون كونم از سكس قبلي باز بود حال ميكردم خوابيده در حالت خم حالت سگي حالت رو به ديوار و يك پام بالا و در اخر كيرشو كرد توي دهنم و من رو مجبور كرد ساك بزنم ابشو خالي كرد توي دهنم البته ابش زياد نبود منم قورت ندادم و همشو ريختم بيرون اونم تشكر كرد و رفت منم حسابي كرده شده بودم اما هنوز چون ابم نيامده بود حال داشتم يكي دو ساعت صبر كردم كونم حالت طبيعي بگيره زنگ زدم سجاد اونم اومد و منو حسابي كرد اينبار زير كون دادن به سجاد اب خودم هم اومد از هميشه بيشتر روز خيلي خوبي بود دوست دارم به چند نفر با هم بدم اما تا الان جرات نكردم الان چهل سالمه اما كونم هنوز خوب و سفيده الانم با يك ماساژور هستم مياد منو ماساژ ميده و بعضي وقتا ميكنه قصه بار اول اون رو بعدا براتون ميگم نوشته. فرهنگ و تربیت محیطی که در آن بزرگ میشویم چه خانواده و چه جامعه خیلی در این فرایند نقش دارد. خیلی ها نمی تونن و یا نمیخوان این حس ها را بپذیرن. یعنی دقیقا بدونیم که چی ارزش هست چی نیست؟! اما فکر می کنی وقتی در قانون مجازات اسلامی ، کودکی که تا این حد شکنجه شده دوباره تحویل پدر و مادرش داده میشه … و همون پدر اگر دختری داشته باشه و بزرگ بشه همونطور که در 4 سالگی مثلا شکنجه اش کرده می تونه در بزرگسالی اون دختر رو بکشه و پول دیه اش رو بپردازه… در چنین جامعه ای با چنین قوانین انسانی اسلامی! نسوان چان این ـزمایش ربطی به مسئله ای که شما مطرح کردید ندارد. ممکنه که خیلی ها فکر کنند که این مسا ئل با زندگی روزمره ما سر و کاری نداره ولی مشگل در این است اگر اصل اول که بیگناهی شخص است در صورت عدم وجود دادگاه زیر پا گذاشته شود پس منتظر باشید که در زمان کوتاهی همین شتر هم در خانه شما بخوابد. و این چه فرقی با دیکتاتوری داره؟ البته من باز هم تاکید می کنم… این حرف من به این معنی نیست که ما نباید همدیگر رو نقد کنیم و برداشتهای ذهنیمون نسبت به یکدیگر رو نگیم…. من تجربه ی بازی بدون کلمه ی امنیت رو داشتم خودم…. و با این افکار هم که شاید به من خیانت می کنه خودم رو اذیت نمی کنم…. آن آقا — آقای پدر — با انضباط و سختگیری، اپرای رنجور و غمگین را به زندگی بازگرداند، تشویقش کرد که بهترین باشد. من همون روز رابطه مو کات کردم و نتیجه این شد اون بحثهای فلسفی الان به سکس کشیده شده. همونطور که با فریاد کشیدن و شکستن کاسه بشقاب این اتفاق میوفته. حالا وقتی وارد مقوله سکس می شیم، دوست دختر من فکر می کنه اگه نمایش من از سکس بیزارم رو بازی کنه من بهش امتیاز می دم. بهش قضیه رو گفتم و ازش خواستم که با من بیاد هاوایی…. به شخصه تجربه شده برام، وقتی دختر ایرانی بهم می گه من به سکس فکر نمی کنم، من از رابطه بدون علاقه بیزارم و … معنی اش این هست که بی عرضه کی می خوای بکنی پس؟؟ اما اینکه واکنش مرد باید چه باشه… متاسفانه در بک گراند ذهنی دخترهای ایرانی مردی که برای اونها هویت قائله ناخواسته سقوط می کنه. ببین شما از دست دخترهایی که سکس رو انکار می کنن… ناراضی هستی…. به مرور زمان و هنگامی که اسفنکتر یا دریچه مقعد شل شد به دلیل احساس پر و خالی شدن انتهای روده بزرگ احساس لذتی به زن دست می دهد ولی از این طریق امکان ارضای جنسی زن وجود ندارد و زن ارضا نمی شود. ولی در اون حد که شما گفتی که تبدیل میشیم به یه حیوون! در ضمن اینکه از نویسندگان این وبلاگ هم که به سکس فکر می کنن ناراضی هستی…. اگه حمایت هم نکنه می گن بیعرضه هستش…. فکر میکنم که همه از موضع دولت آمریکا بر علیه ویکی لیکس خبر داشتند و کوتاهی دست آمریکا برای جلوگیری از نشت اطلاعات. چون اینجا این اتفاق امکان داره برای یک مرد از طرف زن بیقته و می دونست که چی کار باید کرد تا رابطه سالم بمونه…… خلاصه اون تجربه چشم من رو به واقعیتی باز کرد… و اون واقعیت هم چیزی جز اعتماد کردن به پارتنرت نیست…. دقیقا رفتاری مشابه رفتار دوست پسر شما کردم. چون تا چند روز نگاهش رو از من می دزدید و وقتی به رختخواب میومد که مطمن باشه من خوابم …. وقتی براش تشریح کردم که جزئیات سکسشون چی بوده حاج و واج موند و بعد از اون بود که دیگه هرگز حاضر نشدم ببینمش به رغم اصرارهای زیادی که کرد. شاید فرقش با بقیه احساسات اینه که در صورت کنترل نشدن، میتونه ضررهای آشکارتری به فرد و اطرافیانش بزنه. باز به تجربه می گم زنهای ایرانی به مراتب بیش از مردها خواهان سکس هستند. اصغر اشفته خونه رسید و به زمین و زمان فحش میداد باکسی دعواش شده بود و معلوم بود فشار زیادی رو تحمل می کنه. و اما شاید اونهایی که گذاشتن و رفتن…. حالا به همه اینها تجربه تجاوز در سن 8 سالگی رو اضافه کنید. کسی لینک دانلود داره ؟ عکس دختر همجنس باز بلوند اشنا که کیر هم دوست دارند کوس لیسی و همجنس بازی +کوس و کون بسیار زیبا+کس لیسی دو تا لزبین سکسی کليپ جق زدن سکسهاي کامل. چهارم اینکه شما، عده ای، خیلی از افراد ، عمدتا زنها پذیرای خشونت در سکس هستن نکته ی تاسف باری نیست. متاسفانه اخلاق در اجتماع ما با سرعت فزاینده ای رو به نابودیه. و فکر می کنم این موضوع برای مردها هم درست هستش…. اصلا بچه که بودیم هم داشتیم چنین چیزی توی بازیهامون… می گفتیم استوپ استوپ من برم آب بخورم بیام یا استوپ استوپ پام پیچ خورد مثلا! خداوند شما پنج نفرو برای اسلام و مسلمین حفظ کناد انشااله مخصوصا بانوی قدسیه مومنه مطهره سامانتا رضوان اله تعالی علیه که هرچند در غیبت تشریف دارند اما همانطور که انسانها از خورشید پشت ابر بهره می برند از نفحات قدسیه ایشان هم ما بهرمندیم که اندرونی باعنایات ان وجود نازنین است که پابرجاست و هرچند این روزها سرگرم مبارزه با دجال زمان بانو تناردیه جهنم اله تعالی علیه می باشند اما ما منتظران هرروز برای پیروزی ایشان در راند دوم مبارزه حق علیه باطل دست های خود را بلند می کنیم و برای سلامتی ان وجود نازنین از درگاه ایزد منان طلب سلامتی و مغفرت داریم …. کسانی که در آستانه چهل سالگی هستند، واقعا مرد رو یک دیلدو می بینند که کارش فقط کردن و رفتنه. و در مورد خانم متاهلی که با چند نفر دیگه چت کنه…. چند ماه بعد این اتفاق تکرار شد بدون اینکه اینبار دعوایی کرده باشه… اما احساس میکردم از این نوع رابطه همراه با خشونت بسیار لذت می بره و واقعا اون زمان برام سوال بود که ایا این نوع رابطه رو برای خشونتش دوست داره یا برای خود رابطه و یکنواخت نبودنش و فرق داشتن با دیگر مواقع و راستش می ترسیدم از اینکه این خشونت باشه که براش جایگزین لذت بدنی شده و همین ترس بود که باعث شد درموردش حرف بزنم و اعتراض کنم و دیگه هم تکرار نشد دوم چند ماه پیش از مرد خواستم که خشونت بخرج دهد …نمی دانم چرا …اما دلم میخواست کسی کتکم بزند و ازارم دهد …. پارامترهای انتخابشون به مراتب سکسی تر هستش. تا جایی که دیگه هیچ کنترلی روش نبود…. پی نوشت: من با کسی سر جنگ و دعوا ندارم…. باید یاد بگیریم که یک دختر احساساتی مهربان متولد مهر هم می تواند قصاص بخواهد. در مورد قسمت اول حرفت، نتیجه گیری صحیحی نکردی چون فرض درستی نگرفتی. البته من جستم و خوب خیلی هم جدی نبود… اما یکبار جستی ملخک …. بهتر است نگاهی به آزمایش های زیمباردو در دانشگاه استنفورد هم بیاندازید. اما در مورد قسمت دوم، از اونجایی که یک تجربه شخصی اسم بردی تجربه شخصی خودم رو می گم. حتی اینکه خودم در سالهای دور چنین چیزی را نخواستم ، هم ، مهم نیست … اما اینکه این مقدار از خشونت در هریک ازما وجود دارد و براحتی هم می تواند از حالت بالقوه بودن تبدیل به فعلیت شود برایم عجیب است. کس لیسی دو تا لزبین سکسی لزبین بيرون ميديدم لباسم رو كه آماده كردم جا به جا شده ميدونستم كار ياسره ولي به روش نمي آوردم يه بار هم كه فكر كرده بود من خوابم اومده بود تو اتاقم گوشه پتو رو بلند كرده بود داشت به پاهام نگاه ميكرد صداي نفسش رو ميشنيدم هم خنده ام گرفته بود هم نميخواستم بهش زياد رو بدم ولي گاهي هم بهش حال ميدادم مثلا ميگفتم بيا من رو ماساژ بده ميفهميدم كيف ميكنه چند بارم كيرش بزرگ شده بود كه من ديدم ولي چيزي بهش نگفتم خلاصه كه ياسر از هر سکس لزبین ایرانی. من مثل یک ربات گوشه ای فقط نگاه میکردم و نگرانی توام با ترس تمام وجودم رو فراگرفته بود. در هفده سالگی مجری رادیوی محلیشان شد. من حدس می زنم شما قطعا متولد پیش از اواسط دهه پنجاه هستید. پس شما را نزد مرد غریبه ای بفرستند که این بابای توست و شما مجبور باشید او را پدر خود دانسته و در خانهاش زندگی کنید … حالا تصور کنید در این هاگیر و واگیر، سیاهپوست هم باشید … تصور کنید بیش از چهار دهه از آن روزگاران گذشته باشد. هر جور شده ببينيد سکس لزبین ایرانی. البته اینم بگم که احساس میکردم اصغر از این اتفاق شرمنده است. و دوم اینکه روش گفتگو رو بدونیم…. ممنون ویدا جان که بحث رو وارد فضای منطقی کردی به قول خود شما، بحث بر سر مرد یا زن نیست. خیلی تفاوت هست بین دختری که وقتی کسی بهش گرایش داره اولین کسی که از این موضوع آگاه می شه دوست پسرشه با دختری که به من می گه تو اگه بدونی من امروز با یک مرد متاهل قرار دارم ناراحت نمی شی؟ و با این شیوه می خواد اعتماد من رو جلب کنه که مسیری فراهم بشه براش که حتی لاس زدن با دوست متاهل من رو از دست نده. خشونت قسمتی از طبیعت انسانه ، حتی خودت تیتر زدی دوست داشتنی ؛ مثل خیلی از صفات و احساسات دیگه ، زمانی هم بروز می کنه که انسان بهش نیاز داره ، چیز بدی هم نیست ؛ میتونه مفید باشه یا مضر به ایران و کانادا و آمریکا هم ربطی نداره ، انسان زمانیکه لازم شد از خشونت استفاده می کنه اونیم که زورش بیشتره و ابزارش رو داره برندست. که پاسخ اثبات کنه کلا پایه و اساس منطق مقابل متزلزل هستش و تمام راهها رو در یک قدم ببنده… و به اصطلاح طرف رو مات کنه… خوب با این تعریف من فکر می کنم طرف مقابل باید فکر کنه که چرا منطقش اشتباه بوده… نه اینکه چرا طرف مقابل مات کرده…. حالا همین دختر، با همین نیاز و عطش برای به دست آوردن مرد و پاسخ به نیازش از ادبیات معکوس استفاده می کنه. فرهنگ مردسالاری و به تبع اون تربیت جنسی ناصحیح جامعه ما رو اعم از زن و مرد بیمارهای جنسی ای بار آورده که نتایجش تو زندگی روزمره تک تکمون مشهوده. ماجرای آمنه بهرامی هم همین است. موارد مشابهی از تجاوز که با آزار جنسی و جسمی و حتی شکنجه و قتل همراه میشه بیشتر من رو معتقد به جوابم میکنه. پس بالاخره اعتراف کردی که دیوونه ای آخه فقط دیوونه ها از خشونت اونم از نوع جنسیش لذت می برند! نمی فهمید که من چرا اون رو باید با خودم ببرم…. بدون اینکه ثانیه ای به همسر اون مرد فکر کنه و احساس کنه که آیا من ناخودآگاه با این کارم، نمی گم لیاقت من همینه که ابزار سکس توی مرد باشم؟ حس نمی کنه که باید عکس این رفتار کرد و به جای حمایت از دو نفر خائن از زنی که هم جنس خودشه و هم درد خودش حمایت بکنه. حتی لذت می برم از صریح و بی پرده بودنشون و از اون مهمتر صداقتی که خودشون با خودشون دارند. اسم این اجازه سوءاسفاده ندادنه. اختیار ش رو نداره احساسات، هر احساسی، میتونه به رابطه جنسی کیفیت بده، این احساس میتونه عشق، محبت، مالکیت، در اختیار بودن و خشونت باشه. حالا تردیدی که برای من به وجود اومده این هست که اگه در از دست رفتن این کنترلها شرایطی خارج از اراده ما به وجود بیاد، واقعا تکلیف چیه؟ محمد بیجه رو احتمالا می شناسید. اولین بار که اتفاق افتاد سال سوم ازدواجم بود. امروز در اخبار دیدم که چند تا گروه فمینیستی هم از فرصت استفاده کرده و با بالا بردن پلاکارد خواستار محکومیت آقای استراس خان شده بودند. و فکر می کنم برای حل موضوع اول باید مرز ارزشها رو برای خودمون شفاف کنیم مثلا یا سکس می خواهیم یا نه… حالا اگه می خواهیم و دختره هم می خواد دیگه به اینکه این موضوع فکر نکنیم که باز دارن سر من کلاه می ذارن …. به نظر من این جز حریم خصوصی هر شخص هستش…. حرف شما درسته، من هم به سلیقه این دوستان احترام می گذارم هرچند که نمی پسندم ولی بدون اغراق من تا امروز تو زندگیم پیش نیومده با خانمی ایرانی باشم که اولویتهاش غیر از اولویت های اشاره شده در این سایت باشه. اینکه در تمام انسانها وجود داره به صرفه ترسناک نیست. همه ما کمی ترس رو دوست داریم. من الان شاید چند روز با همکار مرد برم سفر کاری… و کل سفر با هم باشیم فقط شبها تو دو تا اتاق مختلغ بخوابیم…… شاید بعد از ساعت کاری با هم بریم بیرون… بریم بار…. ولی لذت بردن از یک احساس فوق العاده قوی در رابطه جنسی به نظر طبیعی میآد. ولی حال که جواب دادی اینم بشنو! خانومی ک اهل عشق و حاله یا پسر کم سن و سالی ک دوسداره عشق کنه تو تلگرام بهم پی ام بده من زنگ میزنم خودم بهش. یکی از بارزترین نمودهای این تربیت، فرهنگ نفاق و دروغ هست. سوگل خانم شما مازوخیست هستین که با خوندن این وبلاگ خودتون رو آزار میدین! ویدا جان ببین من الان دلم می خواهد یک آزارا داشته باشم. Наш сайт знакомств дает возможность подобрать желаемого партнера по фотографии, телефонному номеру, анкете. وا ین به این معنی نیست که من زنها رو موجود بدون هیچ عیب و مشکلی میدونم و تمام تقصیرات گردن مردهاست…. خشونت کنترل نشده میشه خشونتی که فرد بهش اشراف نداره. هم ساک داره هم کون ميده تازه اب يارو هم مياد. خشونت زندانبان ها بی مهار شد و زندانیان تسلیم و پذیرا شده بودند. این وسط هم اروپا داره دست و پا میزنه که هر طور شده رئیس بعدی صندوق بین اللملی پول از اروپا انتخاب بشه تا به یک صورتی جلوی سیاستهای بی رویه پولی آمریکائیها گرفته بشه. در جامعه جهان سومی مثل ایران، قانون نه تنها در راستای پر کردن خلاء کمکی به زن نکرده که عملا دست مرد رو برای هر سو استفاده ای باز گذاشته. ببین برای زنی که سالها تجربه زندگی مشترک داره، پارتنرهای زیادی رو تجربه کرده و حتی به این نقطه رسیده که خودش رو می شناسه به نظر من نباید اولویت ها تا این حد سکس باشند. من مدافع برابری حقوق زن و مرد هستم…. این به این معنا نیست که من از ماشین بدم میاد، مفهومش این هست که اولویت مهمتری برای من در زندگی وجود داره. البته در مورد دوم من هم در گفتگو با مردهای ایرانی منشکل دارم… از هر راهی برای گفتگو وارد شدم آخرش به اینکه خواستم سر اونها کلاه بذارم متهم شدم… باهاشون صادق صادق بودم… گفتن… خواستی ما رو خر کنی و دل ما برات بسوزه…. ولی به قول سهراب: چشمها رو باید شست…. پی نوشت: یاد انتهای سریال دایی جان ناپلون افتادم که اسدالله داستان زن سابقش را تعریف می کرد که با البغدادی فرار کرده بوده است و …. همین الان که من دارم این متن رو تایپ می کنم، کنار من مردی نشسته که به همسرش خیانت می کنه. خدا میدونه که این دعوا به کجا برسه فقط این وسط کسی که حقش و زندگیش پایمال میشه همون امثال جولیان آسانژ و آقای استراس خان هستند. وقتی بهش گفتم متاسفانه این مرض درمان نداره اول از همه بهم یادآوری کرد که این مرض نیست! بسیاری از رفتارهای انسان ها ، ریشه در زمان غار نشینی و زمان های نزدیک به آن دارد. تا وقتی زنان به این باور نرسن که مسئول زندگی خودشون، خودشون هستن… تا وقتی ندونن چطور از استعدادهاشون استقاده کنن… راه به جایی نخواهیم برد…. اما وقتی همین ادمهای ساکت ، که نه مشکل خاصی دارند و نه تحت خشونت هستند این قابلیت را دارند که چنین خشن عمل کنند و بدتر اینکه، از خشونت ، حتی برای لحظاتی کوتاه در زندگی ، لذت ، ببرند ، برای من بسیار عجیب است اینکه در هریک ازما دیوی چنین سرکش و خشمگین وجود دارد که کنترل ان هم بدست ماست که شاید بر بسیاری از اعمال عادی خودمان هم کنترل درستی نداریم. ان مرد هم ادم فهیمی بود و بسیار مودب و بادیسپلین …. دوم من اینطور فهمیدم که به صورت کلی، هر فردی یک نوع » نهایت احساسی » رو برای روابط جنسیش ترجیه میده، ولی دوست داره بعضی مواقع بقیه احساسات رو هم امتحان کنه. راحت بگویمتان در میان بانوان ما هنوز خیلی از مسایل حل نشده است، به خصوص بین افرادی که تحصیلات دانشگاهی بالاتر از ارشد دارند. هیچکس نمی تونه ادعا کنه که از سکس متنفره حتی من! همونطور که گاهی از درد های جزئی لذت میبریم. هم به این نتیجه رسیدن که جامعه بی هویت شده ولی شاید در راه اصلاحش خودشون با کسایی که داخل کشور هستن هم نظر نباشن… یعنی شاید اونها هم این بی هویتی رو درمان می کنن ولی با معیارهای ایران هنوز بی هویتی هستش…. تجاوز و خاموش کردن سیگار رو بدن یه دختر زاییده خشونت نیست بلکه خشونت فقط وسیله ای هست که جهت رسیدن به هدف نهایی توسط اون فرد به کار گرفته میشه. مسئله خشونت مهار نشده و تجاوز به وجود یک انسان هست که همچین اتفاقی رو میافرینه. Пообщаться в чате, договиться о встрече, осознать подходите ли Вы друг другу. قضیه تجاوزی که مطرح کردین، حاصل خیلی چیزهای دیگه در جامعه غیر از مثلا میل زنها به تجربه ی خشونت هست. «من ادم ساکتی هستم اینرا همه اطرافیانم اذعان دارند. تصور کنید — دور از جان — به عنوان نوزادی ناخواسته، در روستایی فقیرنشین در دامن مادری نوجوان که به حرفه ی مستخدمی اشتغال دارد چشم به جهان بگشایید، بدون آن که کسی پدرانه آن دور و بر مراقبتان باشد. بدونه که الآن خشنه و اینو بتونه کنترل کنه. و در برای دوست پسرم هم اتفاق می افته…. حالا هم در موقعی که اثرات سیاستهای انبساتی پولی آمریکا به ته خط رسیده و کشور شدیداً تحت فشار صندوق بین اللملی پول است که از سیاست چاپ بدون پشتوانه پول دست بردارد برای خفه کردن صدای اعتراض بزرگترین منتقد سیاست های انبساط مالی چه کاری بهتر از بستن یک اتهام تجاوز به شخص بی گناه است تا برای همیشه کاریر کاری طرف به باد فنا رود؟ لازم نیست که آدم خیلی باهوش باشه که حدس بزنه چه کسی الان داره فشار می آره که آقای خان از کار برکنار بشه. پسر خوب پسری بود که متلک نمی انداخت، دختر بازی نمی کرد، به یک معنا پخمه. کار به جایی رسید که ایشان از ترس بر باد رفتن جان افراد آزمایش را متوقف کرد. تصور کنید بچهتان که در طول نه ماه خیلی دوستش داشتید، مرده به دنیا آید. بشدت احساس میکرد بهش نامردی شده و…. مشکل ما این شده که نمی دنیم چی ارزش هست؟! خوب خاطرم هست زمانی که 11 سال سن داشتم، موجود خرفتی بهم گفت وقتی دختر زیبایی رو می بینی به زمین نگاه کن تا به اندازه ریگهای زمین ثواب به حسابت واریز شه. یعنی تمام وجودت عطش دیدن فیلم پورنو خونه دوستت و وانمود کردن اینکه من از این کثافت کاری ها بیزارم. مثل اینکه امروزه روز یک ابزار جدید برای ترور شخصیتهای مخالف پیدا شده و اون هم اتهام تجاوز به ناف طرف بستن است. در این شرایط کاملا طبیعی و بدیهی هست که زنها از ابزارهایی که در اختیار دارند استفاده کنند. سکس لزبین ایرانی داستان سكس با سيمين اسم من سيمين 29 سالمه و 4 ساله كه ازدواج كردم اون موقع كه دختر خونه بودم هميشه تو خونه آزاد ميگشتم مخصوصا موقعي كه بابا خونه نبود آخه اون بعضي وقتا گير ميداد كه جلوي ياسر مراعات كنم ياسر دادشمه 6 سال از من كوچيك تره خيلي خوشگله و خوش هيكله خيلي از دوستام طلبه بودن باهاش دوست بشن بعضي وقتا از حموم كه ميومدم. غافل از اینکه موتور حرکت همین جریان هم تا حدود زیادی مردان هستند. برای ادامه ی این شغل مجبور شد دانشگاه برود و درس هنرهای نمایشی و ارتباط کلامی بخواند. واقعا متاسفم که مردان و زنان ما فقط به ارتباط به عنوان دست مایه ای برای حل مساله بهره می گیرند. اگه مردی حامی باشه… می گن به شعور و آزادی ما احترام نمی ذاره و ما رو دست و پا چلفتی می دونه… مردسالاره…. اینه که ما به خودمون این حق رو می دیم که جای شما تصمیم بگیریم.。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。
。